رابطه مردی با خواهر زنش، به چهار سال زندگی مشترک پایان داد.
زنی با حضور در شعبه 240 دادگاه خانواده با بیان اینکه «شوهرم لیاقت پاکدامنی من را در زندگی نداشت»، مدعی شد: چهار سال است که از زندگی مشترک ما میگذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم.
وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به همراه برادرم برای برداشتن وسایل به خانه رفتم و آنجا بود که متوجه شدم شوهرم با خواهرم رابطه دارد. ابتدا اصلا نمیتوانستم باور کنم که خواهرم در حق من خیانت کرده است ولی بعد از مدتی که توانستم بر خودم مسلط شوم به واقعیت پی بردم.
زنی که مدعی بود دخترش توسط پدر سنگدل خانواده مورد تجاوز قرار گرفته، درخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده ارائه کرد.
به گزارش ایسنا، این زن پس از حضور در دادگاه به قاضی گفت: حدود 9 ماه قبل به یک ماموریت کاری رفته بودم و در این مدت دختر 10 سالهام در خانه با پدرش تنها بود. پس از این ماموریت به مرور زمان متوجه رفتارهای غیرعادی دخترم شدم. این رفتارهای غیرعادی تا آنجا ادامه داشت که مشاور مدرسه او نیز از آنها آگاه و من را نیز در جریان گذاشت.
جوانی که قرار بود بعد از تغییر جنسیت مسیر زندگی خود را عوض کند و به آرزوهایش برسد، به قتل رسید.
خراسان: شوکه شده بودم و چند بار رقم روی قبض تلفن را با دقت بررسی کردم اما هرچه صفرهای جلوی عدد پرداخت قبض را می شمردم جور در نمی آمد چون باورم نمی شد نزدیک به یک میلیون تومان هزینه مکالمه تلفنی برای خانه ام آمده باشد!
وطن امروز : پنجم فروردین سال جاری مردی با مراجعه به پلیس آگاهی شیراز ادعا کرد پسر جوانی را در خانهاش به قتل رسانده است. بلافاصله اکیپی از کارآگاهان وارد عمل شدند، آنان پس از ورود به حمام خانه با جسد پسر جوانی روبهرو شدند.
ادامه مطلب ...
دختر بیگناه در گرداب هوسبازی پدر
پدرم خیلی خونسرد گفت: این آقا می خواهد یک ماه به مسافرت برود و تو می توانی در این سفر روحیه ای عوض کنی، برو و خوش باش و ...!
یکی، دو بار هم تلفنم زنگ خورد که به محض شنیدن صدا، گوشی را قطع میکردم تا اینکه یک روز تماس گرفت و خود را بهروز معرفی کرد و از او خواستم دیگر مزاحم نشود اما او دستبردار نبود مدام به تلفنم زنگ میزد و ابراز علاقه میکرد. آنقدر مهربان بود که ناخواسته مجذوبش شدم.
قدس: «اگر همان روز متوجه شده بودم که پیامک دریافتی از یک ناشناس است و به آن توجهی نکرده بودم امروز زندگیام ویران نشده بود. وقتی از شوهرم جدا شدم و با بهروز ازدواج کردم اصلا به این فکر نمی کردم که عاقبت زندگی زیبایم به اینجا ختم شود که زیر مشت و لگدهای این مرد سنگدل با مرگ دست و پنجه نرم کنم».